غزلیات احمد جم
ای که بی واهمه در خلوت ما می آیی
آمدی تا که بپاشد ز هم این تنهایی
.
گفته بودم به کسی دل ندهم در همه عمر
تا تو را دید دلم گفت تو استثنایی
.
من به رمال سپردم که دعایی بکند
به کسی برنخورد ای گل اگر با مایی
.
شک به عشقم نکنی فال زدم حافظ گفت
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی*
.
اینکه روی همه را می نگرم هیزی نیست
خواستم دیده بفهمد تو فقط زیبایی!
.
گفت با شعر شما چیست برابر ؟گفتم
تو همان ساده بگو "عاشقتم آقایی"!
.
#احمدجم
#بنام_همنشینان_خیالی
+ نوشته شده در شنبه یکم آذر ۱۳۹۹ ساعت 13:1 توسط وحید شرفی
|