دوباره شال خود را باز و بیش و کم به سر کرده
خودش ابریشمی مو بود و ابریشم به سر کرده

تمام گردنش در زیر شال نازکش پیداست 
گمان کن گل به پیش باغبان شبنم به سر کرده!

خدا را شاکرم زیرا که او پابند اسلام است 
که این را هم برای چشم نامحرم به سر کرده!

چرا از گوشه ی شالش دل پیر و جوان لرزد 
مگر از پیله ی پروانه های" بم" به سر کرده!؟

طنین خنده هایش عاشقم کردو پشیمان شد
ازین عمری که بیهوده دلم با غم به سر کرده


 خدا  سیب لبش را قسمتم کن تا به سر گیرم 
از آن خاکی که روزی حضرت آدم به سر کرده

#احمدجم